گروه از خود راضی

از تاریخ زندگى یهود چنین بر مى آید که آنها خود را یک نژاد برتر مى دانستند، و معتقد بودند گل سر سبد جامعه انسانیت هستند، بهشت به خاطر آنها آفریده شده و آتش جهنم با آنها چندان کارى ندارد خداوند در آیه ۹۴ و ۹۵ سوره بقره پاسخ دندان‌شکنی به آنها می‌دهد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «راه بوشهر»؛یهودیان ادعاهای بیهوده و دروغین داشتند این پندارهاى موهوم از یکسو آنها را به ظلم و جنایت و گناه و طغیان دعوت مى کرد، و از سوى دیگر به کبر و خودپسندى و خود برتربینى.

این خودخواهى ابلهانه در آیات مختلفى از قرآن، که سخن از یهود مى گوید منعکس است.

در آیه ۱۸ سوره مائده مى‌خوانیم: نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُه:ما فرزندان خدا و دوستان خاص او هستیم.

و در آیه ۱۱۱ سوره بقره مى‌خوانیم:وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى: آنها گفتند:کسى در بهشت داخل نمى‌شود مگر این که یهودى یا نصرانى(مسیحی) باشد .

همچنین در آیه ۸٠ سوره بقره می‌خوانیم: وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُودَةً: وگفتند: آتش دوزخ جز چند روزى به ما اصابت نخواهد کرد.

اگر بهشت برای شماست پس آرزوی مرگ کنید


قرآن مجید در آیات ۹۴ و ۹۵ سوره بقره، پاسخ دندانشکنى به آنها مى‌دهد و می‌فرماید: اگر(آن چنان که شما مدعى هستید) سراى آخرت نزد خدا مخصوص شما است نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مى گوئید (قُلْ إِنْ کانَتْ لَکُمُ الدّارُ الآْخِرَةُ عِنْدَ اللّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ).

در آیه بعد، قرآن اضافه مى کند: آنها به خاطر اعمال بدى که پیش از خود فرستادند، هرگز تمناى مرگ نخواهند کرد (وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ).و مى افزاید: و خداوند از ستمگران، آگاه است (وَ اللّهُ عَلیمٌ بِالظّالِمینَ).

آرى آنها مى دانستند در پرونده اعمالشان چه نقطه هاى سیاه و تاریکى وجود دارد، آنها از اعمال زشت و ننگین خود مطلع بودند، خدا نیز از اعمال این ستمگران آگاه است، بنابراین، سراى آخرت براى آنها سراى عذاب، شکنجه و رسوائى است و به همین دلیل خواهان آن نیستند.

دلیل ترس از مرگ چیست؟

 

بسیارى از مردم مرگ را به معنى فنا و نیستى و نابودى تفسیر مى کنند بدیهى است انسان از فنا و نیستى وحشت دارد، اگر انسان مرگ را به این معنى تفسیر کند حتماً از آن گریزان خواهد بود، و لذا حتى در بهترین حالات زندگى و در اوج پیروزى، فکر این مطلب، که روزى این زندگى پایان مى یابد، شهد زندگى را در کام آنان زهر مى کند، و همیشه از این نظر نگرانند.

افرادى که مرگ را پایان زندگى نمى دانند و مقدمه اى براى زندگى در سرائى وسیع تر و عالى تر مى بینند اما به خاطر اعمال خود و خلافکارى ها از مرگ وحشت دارند مانند راننده‌ای که

وقتی راه را نشناسد یا سوخت و بنزین نداشته باشد یا در حال حمل جنس قاچاق باشد و یا اینکه از مقصد و محل سکونت خود آگاهی ندارد می‌ترسد

اما انسان مومن از مرگ نمی‌ترسد چون راه را می‌داند «إِلَيْهِ الْمَصِيرُ» سوخت بين راه دارد؛ «عَمِلَ صالِحاً» تخلّفاتش را با توبه جبران كرده است، جنس قاچاق يعنى عمل خلاف ندارد و محل سكونتش را نيز مى‌داند؛ «جَنَّةُ الْمَأْوى‌» و لذا نمى‌ترسد.

پایان پیام/